Daddy Long Legs اثر جین وبستر، حکایت دختری به نام جودی آبوت است که هجده سال در یک یتیم خانه را سپری کرده تا این که روزی خانم لیپت، مسئول یتیم خانه به او میگوید که برای یک جلسه اضطراری به دفتر او بیاید. جودی نوشتهای در مورد ترس و وحشت «چهارشنبه های آبی» نگاشته. چهارشنبهها روزی است که افراد خیرخواه به یتیمخانه میآیند تا بچه ها را به سرپرستی قبول کنند.یکی از آنان از جودی خوشش آمده و قصد دارد او را برای تحصیل راهی دانشگاه کند. تنها شرط او این است که ناشناس باقی بماند و جودی هر ماه برای او یک نامه بفرستد و در عین حال منتظر پاسخ هم نباشد.
دیدگاه خود را بنویسید